در حال بسته‌بندی آخرین بسته‌های طرح همای رحمت هستید، این طرح در یزد چطور برگزار شد؟
حدود ٦٥٠ بسته شامل ١٢ قلم خوراکی در جمعیت آماده و در غالب طرح همای رحمت توزیع شد. بسته‌بندی و توزیع توسط این بسته‌ها نیز توسط داوطلبان جمعیت هلال‌احمر انجام می‌شود. به همه بچه‌های امدادگر اعلام کرده‌ایم که هر خانواده‌ای که فکر می‌کنند نیازمند هستند را به ما معرفی کنند. در عین حال خودشان از نظر مالی هم مشارکت می‌کنند و در کنارش در بسته‌بندی و توزیع بسته‌های همای رحمت با ما همراه بودند. تقریبا ١٠٠ نفر از داوطلبان در این روند با ما همراه بودند. در عین حال در ماه رمضان هر پنجشنبه سفره افطار داشتیم که ١٥٠ نفر مهمان هر سفره افطار هستند. علاوه بر پنجشنبه‌ها چند سفره افطار دیگر هم داشتیم، البته کسانی که بسته‌های همای رحمت را دریافت می‌کنند برای سفره‌های افطار حضور ندارند. نکته دیگری هم که باید به آن اشاره کنم این است که ما دو رقم سفره افطار داشتیم، در یکی از این شکل‌ها سفره‌ای پهن نشده که افراد بر سر آن بنشینند، بلکه غذا آماده شد و برای افراد به در خانه‌شان برده شده‌ است، چراکه مسأله ‌شأن مددجو هم مطرح است. مثلا در آزادشهر ١٥٠ غذای گرم طبخ ‌شده و داوطلبان در خانه‌ها این افطاری را تحویل داده‌اند.
نیروهای داوطلب یزد معمولا کجا ساماندهی می‌شوند؟
سال ٨٩ دستورالعملی از تهران آمد که خانه داوطلبی ایجاد شود به این معنا که شعبه کوچکی از جمعیت هلال‌احمر در هر محله وجود داشته باشد. بنا بر این بود که تمامی فعالیت‌های داوطلبان مانند اهدای خون، آموزش‌های امدادی، جمع‌آوری کمک‌های مردمی، بسته‌بندی و فعالیت‌های دیگر در این مراکز انجام شود که سری نخست آن در مساجد بود. این عمل از ‌سال قبل به‌عنوان خانه هلال شناخته می‌شود که مجموعه امداد، جوانان و داوطلبان در آن متمرکز هستند. ما الان در جمعیت هلال‌احمر یزد ٦ خانه هلال فعال داریم که هر کدام تقریبا ٤١ عضو دارند و کل شهر را تحت پوشش قرار می‌دهند و اکنون به دنبال این هستیم که این تعداد را افزایش بدهیم. این مجموعه‌ها خودشان در طول‌ سال فعالیت مستمر دارند و در عین حال در هر موردی که ما بخواهیم با ما همکاری می‌کنند.
برای ما از طرحی گفتند که خیرین یزد با همراهی جمعیت هلال‌احمر برای کمک به بیماران سرطانی انجام می‌دهند، کمی در مورد این طرح برای‌مان بگویید.
از‌ سال ٨٥ چهار نفر از خانم‌های خیر یزد هستند که به‌عنوان نماینده دیگر خیرین سه‌شنبه‌ها حضور پیدا می‌کنند و فقط هم بیماران سرطانی را تحت پوشش قرار می‌دهند. شیوه کارشان هم این است که بیمار به درمانگاه مراجعه می‌کند و به آنها معرفی می‌شود، خودشان برای بازدید از منزل بیمار می‌روند و شرایط زندگی‌شان را می‌سنجند و اگر نیازمند بودند برای‌شان پرونده تشکیل می‌شود و تحت پوشش قرار می‌گیرند. الان بالای ٣٠٠پرونده از این بیماران وجود دارد. به این بیماران کمک‌های مالی می‌شود که صرف درمان می‌شود و در عین حال در مناسبت‌های مختلف در طول‌ سال برای خانواده‌های این بیماران مواد غذایی تهیه می‌کنند. هر سری هم که نیاز دارند دارو دریافت کنند از داروخانه هلال‌احمر فاکتور می‌گیرند و مبلغ توسط این خیرین پرداخت می‌شود. تقریبا ٥‌میلیون تومان در ماه برای این امر هزینه می‌کنند. این خانوم‌ها در ابتدای کار موظف شدند به بیماران غیریزدی کمک نکنند، اما الان خیلی از مریض‌های ما هم هستند که از شهرهای دیگر می‌آیند و در صورتی که نامه تایید داشته باشند که واقعا نیاز دارند، تحت پوشش قرار می‌گیرند. به نظرم شیوه کار خوبی دارند، مثلا من کارمند جمعیت هلال‌احمر هستم و با کارمندان در ارتباطم، این خانم‌ها موقعیت اجتماعی و اقتصادی خیلی خوبی دارند و هر کدام‌شان افرادی را می‌شناسند که می‌توانند همراه خوبی برای این کار باشند. خیرین دوست دارند خودشان کمک را انجام دهند و این کار باعث می‌شود این کار را انجام دهند. من نمی‌خواهم بحث سیاسی کنم، زمان دولت قبل کار می‌کردم، الان هم کار می‌کنم، در دولت بعد هم خواهم بود، اما چیزی که به چشم دیدم این است که زمان دولت قبلی داروهای بیماران سرطانی واقعا گران بود و بیمارانی که می‌آمدند واقعا عذاب می‌کشیدند. الان تقریبا می‌شود گفت این درمان در مراکز دولتی زیر ١٠٠‌هزار تومان است و خیلی‌ها هستند که این امر به نفع‌شان شده است.
به غیراز این فعالیت‌ها در زمینه سلامت جمعیت هلال‌احمر چه برنامه‌ای دارید؟
طرحی داریم به نام همای سلامت که از ‌سال ٨٥، ٥٥ پزشک متخصص با ما برمبنای بیمارانی که مراجعه می‌کنند و توانایی پرداخت ویزیت ندارند، همکاری دارند. ما نامه می‌زنیم به مطب این پزشکان یا درمانگاه‌های مختلفی که هستند و از طرف جمعیت هلال‌احمر این بیماران را ویزیت رایگان می‌کنند. به غیر از این بحث کاروان سلامت را هم داریم که به روستاها و مناطق محروم می‌رویم و پزشکان با ما همراه می‌شوند و هر فصل این کار را انجام می‌دهیم. ویزیت و پیشگیری را داریم و اگر نیاز به درمان و دارو هم باشد در اختیارشان قرار می‌دهیم.
در طول این سال‌ها که با موارد زیادی روبه‌رو بوده‌اید، خاطره‌ای بوده که در ذهن‌تان مانده باشد؟
چند‌سال پیش یک مادر به جمعیت هلال‌احمر مراجعه کرد که پسر ١٨ساله‌اش نیاز به پیوند کبد و به پول زیادی هم برای این کار احتیاج داشت. آن زمان بودجه‌ای برای این کار نداشتیم و به این مادر گفتم که من اولویت تو را می‌دانم و به محض این‌که بودجه آمد با شما تماس می‌گیرم. بعد از سه ماه توانستم این بودجه را جور کنم و با خوشحالی به این مادر زنگ زدم که بیاید. گفت این هفته مراسم چهلم پسرمه، دیر شده بود و من هنوز بعد از سال‌ها ته ذهنم این درگیری را دارم که نتوانستم به این مادر کمک کنم و شرمنده‌اش شدم و حسرت کمک به دلم ماند.
اعتماد مردم و خیرین به جمعیت هلال‌احمر در یزد را چطور می‌دانید؟
نسبت به خیلی از سازمان‌های دیگر جمعیت هلال‌احمر وجهه خیلی خوبی بین مردم یزد دارد. مشکلات زیاد است، اما ما سعی می‌کنیم خوبی‌ها را ببینیم و همه کارمان را خیلی دوست داریم و لذت می‌بریم از این‌که می‌توانیم برای کسانی که نیاز دارند کمک باشیم.